معنی ضرب المثل شکر نعمت نعمتت افزون کند
معنی و مفهوم ضرب المثل شکر نعمت نعمتت افزون کند
ضربالمثل «شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند» یکی از معروفترین و پرمعناترین ضربالمثلهای فارسی است که ریشه در فرهنگ، ادبیات و تعالیم دینی ایرانیان دارد. این ضربالمثل که از مثنوی معنوی مولانا جلالالدین بلخی برگرفته شده، به اهمیت شکرگزاری از نعمتهای الهی و پیامدهای ناسپاسی اشاره دارد. در این مقاله، به بررسی معانی مختلف این ضربالمثل، ریشههای آن، داستانهای مرتبط و پیامهای اخلاقی و دینیاش میپردازیم.
ریشه و پیشینه ضرب المثل شکر نعمت نعمتت افزون کند
این ضربالمثل برگرفته از بیت معروف مولانا در مثنوی معنوی (دفتر اول) است:
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
ریشه این بیت به آیه ۷ سوره ابراهیم در قرآن کریم بازمیگردد که میفرماید:
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ»
ترجمه: «و هنگامی که پروردگارتان اعلام کرد: اگر شکر نعمت کنید، نعمت شما را افزون میکنم و اگر کفران نعمت کنید، عذاب من سخت است.»
این آیه به صراحت بیان میکند که شکرگزاری باعث افزایش نعمتهای الهی میشود، در حالی که ناسپاسی و نادیده گرفتن نعمتها میتواند به از دست رفتن آنها منجر شود. مولانا با الهام از این مفهوم قرآنی، این بیت را سروده و آن را به یکی از شناختهشدهترین ضربالمثلهای فارسی تبدیل کرده است.
علاوه بر این، در روایات اسلامی نیز بر اهمیت شکر تأکید شده است. به عنوان مثال، امام صادق (ع) فرمودهاند: «هرگاه خدا نعمتی به تو داد و خواستی آن را حفظ کنی، باید حمد و شکر خدا را زیاد انجام دهی.» همچنین امیرالمؤمنین علی (ع) در حکمت ۲۴۴ نهجالبلاغه میفرمایند: «خداوند در هر نعمتی حقی دارد. کسی که حقش را ادا کند، نعمت او را افزون کند و کسی که کوتاهی کند، نعمت را در خطر زوال قرار میدهد.»
برای اطلاع از معنی ضرب المثل تهی پای رفتن به از کفش تنگ کلیک کنید.
معانی و تفاسیر ضرب المثل شکر نعمت نعمتت افزون کند
این ضربالمثل معانی متعددی دارد که همگی بر اهمیت شکرگزاری و قدردانی از نعمتها تأکید دارند. در ادامه، به برخی از مهمترین تفاسیر آن اشاره میکنیم:
شکرگزاری و افزایش نعمت های مادی و معنوی
وقتی انسان از نعمتهای الهی، مانند سلامتی، خانواده، رزق و روزی، یا آرامش، شکرگزاری کند، خداوند از این رفتار او خشنود شده و نعمتهای بیشتری به او عطا میکند. شکرگزاری میتواند به صورت زبانی (مانند گفتن الحمدلله)، عملی (استفاده درست از نعمتها) یا قلبی (رضایت درونی از آنچه داریم) باشد. این شکرگزاری نهتنها نعمتهای مادی را افزایش میدهد، بلکه به آرامش روحی و رضایت درونی نیز منجر میشود.
شکر، نعمتی برتر از نعمت
شکرگزاری خود یک نعمت معنوی و جاودانه است که ارزش آن از نعمتهای مادی بیشتر است. نعمتهای دنیوی زودگذر و فانی هستند، اما شکر، بهعنوان یک فضیلت اخلاقی، انسان را به سعادت اخروی نزدیکتر میکند. به عبارت دیگر، شکرگزاری به انسان کمک میکند تا از نعمتها به بهترین شکل استفاده کند و در عین حال، رابطهاش با خدا را تقویت کند.
ناسپاسی و از دست رفتن نعمتها
بخش دوم ضربالمثل، «کفر نعمت از کفت بیرون کند»، هشدار میدهد که ناسپاسی و نادیده گرفتن نعمتها میتواند به از دست رفتن آنها منجر شود. ناسپاسی نهتنها به معنای انکار نعمتهاست، بلکه شامل استفاده نادرست از آنها، اسراف، یا حسرت خوردن برای نداشتهها نیز میشود. این رفتار میتواند باعث سلب نعمتهای موجود و حتی محرومیت از نعمتهای آینده شود.
شکر عملی و کمک به دیگران
یکی از معانی عمیقتر این ضربالمثل، شکر عملی است. شکر عملی به این معناست که انسان نعمتهای خود را با دیگران تقسیم کند، از آنها به درستی استفاده کند و آنها را در راه خیر به کار ببرد. برای مثال، اگر فردی ثروتمند است، میتواند با کمک به نیازمندان شکر نعمت خود را به جا آورد. این نوع شکرگزاری نهتنها نعمت را حفظ میکند، بلکه باعث افزایش برکت در زندگی میشود.
داستان مرتبط با ضربالمثل شکر نعمت نعمتت افزون کند
یکی از داستانهای معروفی که برای توضیح این ضربالمثل نقل میشود، حکایت سنگتراشی است که از زندگی خود ناراضی بود:
روزی سنگ تراشی که از کار سخت خود خسته شده بود، از کنار خانه بازرگانی ثروتمند عبور کرد. او با دیدن خانه مجلل، باغ زیبا و خدمتکاران بازرگان، حسرت خورد و با خود گفت: «کاش من هم مانند این بازرگان ثروتمند بودم!» در همان لحظه، به خواست خداوند، او به بازرگانی قدرتمند تبدیل شد. مدتی بعد، هنگامی که در کاخ خود نشسته بود، حاکمی با تشریفات فراوان از مقابلش عبور کرد.
بازرگان با دیدن قدرت و عزت حاکم، دوباره حسرت خورد و آرزو کرد که حاکم باشد. خداوند بار دیگر آرزوی او را برآورده کرد و او به حاکم (یا فرمانروا) تبدیل شد. اما پس از مدتی، او متوجه شد که خورشید از همه قدرتمندتر است. او آرزو کرد که خورشید شود و بار دیگر آرزویش برآورده شد. اما وقتی ابری جلوی نور خورشید را گرفت، او آرزو کرد که ابر شود. پس از تبدیل شدن به ابر، بادی قوی او را پراکنده کرد و او خواست که باد شود. وقتی باد شد، کوهی عظیم در برابرش مقاومت کرد و او آرزو کرد که کوه شود. اما وقتی کوه شد، سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده و او را میتراشد. در آن لحظه، سنگتراش به این درک رسید که باید قدر جایگاه خود را بداند و شکر نعمتهایش را به جا آورد.
این داستان به زیبایی نشان میدهد که ناسپاسی و حسرت خوردن برای داشتههای دیگران میتواند انسان را از لذت بردن از نعمتهای فعلیاش محروم کند. شکرگزاری به انسان کمک میکند تا به جای مقایسه خود با دیگران، از آنچه دارد رضایت داشته باشد.
پیام های اخلاقی و دینی
این ضربالمثل درسهای عمیقی برای زندگی ارائه میدهد:
رضایت و قناعت: شکرگزاری به انسان یاد میدهد که به جای تمرکز بر نداشتهها، قدر داشتههایش را بداند. این رضایت درونی باعث آرامش و خوشبختی میشود.
تقویت ارتباط با خدا: شکرگزاری، چه به صورت زبانی و چه عملی، انسان را به خدا نزدیکتر میکند و حس اعتماد به پروردگار را در او تقویت میکند.
مسئولیتپذیری در برابر نعمتها: انسان باید از نعمتهایش به درستی استفاده کند و آنها را در راه خیر به کار ببرد. این مسئولیتپذیری باعث برکت در زندگی میشود.
هشدار در برابر ناسپاسی: ناسپاسی و نادیده گرفتن نعمتها میتواند به از دست رفتن آنها منجر شود. این ضربالمثل به انسان هشدار میدهد که قدر نعمتهای کوچک و بزرگ را بداند.
شکرگزاری در فرهنگ ایرانی
در فرهنگ ایرانی، شکرگزاری همواره یکی از ارزشهای مهم بوده است. ایرانیان از دیرباز معتقد بودهاند که شکر نعمت، چه در قالب دعا، عبادت، یا کمک به دیگران، باعث افزایش برکت در زندگی میشود. مادربزرگها و پدران ما اغلب این ضربالمثل را در موقعیتهایی به کار میبردند که کسی از داشتههایش ناراضی بود یا قدر نعمتهایش را نمیدانست. این ضربالمثل به ما یادآوری میکند که حتی در سختیها نیز باید شکرگزار نعمت های کوچک باشیم، زیرا همین شکرگزاری میتواند درهای جدیدی از نعمت را به روی ما باز کند.
پیشنهاد میکنم با معنی ضرب المثل کار نیکو کردن از پر کردن است هم آشنا شوید.