خزانه دار در جدول + پاسخ های صحیح
مترادف های خزانه دار در جدول
بر اساس فرهنگ لغت ها، مترادفهای رایج برای خزانه دار در عبارتاند از:
خازن: واژهای کوتاه و رایج که در جدولهای کلمات متقاطع بهکرات استفاده میشود.
گنجور: به معنای نگهبان گنج یا دارایی، که در متون کهن فارسی مانند اشعار نظامی و فرخی به کار رفته است.
صندوقدار: به کسی که مسئول نگهداری وجوه نقد یا اسناد مالی است.
مستوفی: در تاریخ ایران، بهویژه در دورههای گذشته، به حسابداری که مسئول خزانه بود، اطلاق میشد.
کلیددار: به معنای کسی که کلید خزانه یا گنجینه را در اختیار دارد.
تحویلدار: کسی که مسئولیت تحویل و مدیریت اموال را بر عهده دارد.
گهبد، جهبذ: واژههای قدیمیتر که در متون تاریخی به معنای خزانهدار یا مسئول خزانه به کار میرفتند.
مفهوم خزانه دار
خزانهدار به شخصی گفته میشود که وظیفه مدیریت و نظارت بر منابع مالی یک سازمان، اعم از نقدی یا غیرنقدی، را بر عهده دارد. این نقش در سازمانهای دولتی، مانند وزارت امور اقتصادی و دارایی در ایران (که بخشی از خزانهداری کل کشور است)، و همچنین در مؤسسات خصوصی یا خیریه اهمیت بسزایی دارد. خزانهدار معمولاً از میان افراد معتمد و حرفهای انتخاب میشود، زیرا این جایگاه نیازمند دقت، امانتداری و مهارت در حسابداری است.
در فرهنگ لغت دهخدا، خزانه دار بهعنوان «گنجینهدار»، «رئیس خزانهی دولتی یا شاهی» و «تحویلدار» تعریف شده است. همچنین در برخی متون تاریخی، خزانه دار بهعنوان کسی توصیف شده که مسئولیت نگهداری اشیای گرانبها مانند طلا، نقره و جواهرات را بر عهده داشته است.
برای دیدن جواب وزیر شطرنج در جدول کلیک کنید.