متن روی سنگ قبر مادر🖤 + جملات + اشعار سوزناک و غمگین
از دست دادن مادر، بزرگترین غم زندگی است و انتخاب متنی زیبا و دلنشین برای سنگ قبر او، میتواند یاد و خاطرهاش را گرامی بدارد. در ادامه، مجموعهای از اشعار و متون سوزناک و زیبا برای متن روی سنگ قبر مادر عزیز از دست رفته ارائه میشود:
شعر برای سنگ قبر مادر
مادر جان یاد آن شبها که ما را شمع و جان بودی
میان ناامیدیها چراغ جاودان بودی
برایت زندگانی گر چه یکسر رنجی و سختی بود
بنازم به همتت مادر که تا بودی صبور و مهربان بودی
🖤🖤🖤
در کنارم، شب و روز بیتاب بود
غافل از او، چشم من در خواب بودتا شدیم بیدار و مشتاق مادر
او به خواب و چهرهاش در قاب بود
🖤🖤🖤
مادر به زیر خاک چه خوش ارمیده ای
ای باغبان ز گلشن خود دل بریده ای
مادر چه شد که به همه مهر مادری
دست از من و تو ثمرانت کشیده ای
🖤🖤🖤
قلبم شده رنجور زهجر تو مادر
فکرم شده اینگونه پریشان تو مادر
هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس
دستم شده کوته زدامان تو مادر
🖤🖤🖤
مهربانتر ز دل عاشق مادر دل نیست
به دو گیتی چو دل صادق مادر دل نیست
دل پاکی طلبیدم که کنم هدیه به او
هر چه گشتم به خدا لایق مادر دل نیست
🖤🖤🖤
این چه شمع است که خاموش نگردد هرگز
مرگ مادر که فراموش نگردد هرگز
🖤🖤🖤
قربان نگاه خسته ات مادر جان
لبخند به گل نشسته ات مادر جان
دریغ از آغوش و آن چشم ها
دیریست دل تنگ توام مادر جان
🖤🖤🖤
مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گلهایت همه تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز
🖤🖤🖤
یاد ایامی که مادر داشتم
افسری زیبنده بر سر داشتم
زندگی با او مرا افسانه بود
روشنی بخش دلم در خانه بود
شعر کوتاه برای سنگ قبر مادر
اینجا بهشت ارزو در زیر خاک است
آرامگاه مادری مظلوم و پاک است
🖤🖤🖤
سلطان غم چشم و چراغم مادر
ای قبله ات پشت و پناهم مادر
مادر پرستار دلم ای روشنی بخش و چراغ منزلم
🖤🖤🖤
مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گلهایت همه تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز
🖤🖤🖤
ای رهگذر دان گنج وفا خفته در اینجا
آتشکده مهرو صفا خفته در اینجا
دریای خروشان محبت گل ایثار
ای رهگذران مادر ماخفته در اینجا
🖤🖤🖤
گر چه من دیگر نمی بینم گل روی تو را
خاطراتت را در این غمخانه مهمان میکنم
گوهر یکدانه ام ای مادر خوبم بدان
تا ابد یاد تو را در سینه پنهان میکنم
🖤🖤🖤
امشب انگار، دگر زندگی ام باور نیست
کس به جز غصه، در این خانه مرا یاور نیست
سوختم در طلب دست نوازشگر ولیک
دو صد افسوس که دیگر به برم مادر نیست
🖤🖤🖤
مادر امروز جهان بی تو نبیند چشمم
این منم بر سر خاک تو که خاک بر سرم
جمله روی سنگ قبر مادر
مادرم فردا که زهرا پا به محشر می نهد
در صف خدمتگزارانش ترا جا می دهد
باز ان جا هم مرام مادری را پیشه گیر
جان مولا پیش زهرا دست ما را هم بگیر
🖤🖤🖤
شعله ای خاموش گشت وخانه ای بی نور شد
گوهرارزنده ای پنهان به خاک گور شد
مادر شایسته ای زین عالم ناپایدار
روشن ان دیده که رویش می دید
🖤🖤🖤
دلم را از غمت مادر شکستی
تمام رشته ها از هم گسستی
یقین دارم که در باغ بهشتی
کنار حضرت زهرا نشستی
🖤🖤🖤
زندگی باغ و بهارش مادراست
آفتاب و چشمه سارش مادر است
هر که را بینی به دنیا سربلند
اولین آموزگارش مادر است
🖤🖤🖤
مادرم رفت و زداغش همه را گریان کرد
خانه قلب مرا از ته دل ویران کرد
داغ جانسوز تو مادر ابدیت خواهد بود
چون غم تو همه اعضای مرا ویران کرد
🖤🖤🖤
مادرم رفتی و داغت به دل ماست هنوز
هرکجا می نگرم روی تو پیداست هنوز
متن سنگ قبر مادر
مادرم غم تو.همنفسم شد به جان تو
با این غم بزرگ چه خاکی بر سر کنم
🖤🖤🖤
بخواب ای مادرم آرام و خسته
بخواب ای مادرم ای دل شکسته
🖤🖤🖤
بمیرم من برای غصه هایت
بمیرم من برای اشک هایت
🖤🖤🖤
دامن از دست من خسته مکش، ای مادر
که پناه من و دل، گوشه ی دامان تو بود
با چه سرگرم کنیم دیده و دل را که مدام
دل تو را می طلبد، دیده تو را می جوید
🖤🖤🖤
مادر ای پاک دل نیک سرشت
ای به زیر قدمت باغ بهشت
گوهر عمر من، تاج منی
کعبه و مسجد و معراج منی
متن غمگین روی سنگ قبر مادر
دگر اغوش مادر جای ما نیست
دریغا دامنش ماوای ما نیست
از ان روزی که از دار فنا رفت
کسی غمخوار و هم اوای ما نیست
🖤🖤🖤
این که مرقد عشق وآرزوهاست
این تربت پاک مادر ماست
ای خاک تو حرمتش نگهدار
این رنج کشیده مادر ماست
🖤🖤🖤
مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گلهایت همه تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز
اشعار در سوگ مادر
کسی که ناز مرا میکشید مادر بود
کسی که حرف مرا می شنید مادر بود
مرا ستاره صبحی که هرچه کوشیدم
شد اخر از نظرم ناپدید مادر بود
🖤🖤🖤
گل های بهشت سایبانت مادر
یک دسته ستاره ارمغانت مادر
دیگر چه کسی چشم به راهم باشد
قربان نگاه مهربانت مادر
🖤🖤🖤
گل های بهشت سایبانت مادر
یک دسته ستاره ارمغانت مادر
دیگر چه کسی چشم به راهم باشد
قربان نگاه مهربانت مادر
🖤🖤🖤
اگر مادر نباشد زندگی نیست
به خورشید وفلک تابندگی نیست
خدا عشق است و مادر مهر مطلق
به انان بندگی شرمندگی نیست
🖤🖤🖤
کسی که طعم محبت چشیده میداند
مصبیتی به جهان همچو مرگ مادر نیست
شعر سنگ قبر مادر پروین اعتصامی
پروین اعتصامی، شاعر برجستهٔ ایرانی، در ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد.
پیش از درگذشت، او شعری برای سنگ قبر خود سروده بود که بر سنگ مزارش حک شده است:
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جانفرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقتبین است
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
🖤🖤🖤
این شعر با تأمل در گذر زمان و سرنوشت انسان، به حقیقتهای زندگی و مرگ میپردازد و نشاندهندهٔ عمق اندیشه و بینش پروین اعتصامی است.
شعر حافظ برای سنگ قبر مادر
انتخاب شعری از حافظ برای سنگ قبر مادر، نمادی از عشق و احترام بیپایان به او است. حافظ با اشعار عمیق و معنوی خود، میتواند احساسات داغدار را به زیبایی بیان کند. در ادامه، چند بیت از اشعار حافظ که مناسب برای سنگ قبر مادر هستند، ارائه میشود:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
🖤🖤🖤
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
🖤🖤🖤
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
🖤🖤🖤
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
در دا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم، ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
🖤🖤🖤
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
اشعار مولانا برای سنگ قبر مادر
اشعار مولانا با عمق معنوی و زیباییهای بینظیرش، میتوانند یاد و خاطره مادران عزیز را بهویژه در سنگ قبرها گرامی بدارند. در ادامه، مجموعهای از اشعار مولانا که مناسب برای سنگ قبر مادر هستند، ارائه میشود:
این جهان زندان و ما زندانیان، حفره کن زندان و خود را وارهان.
هر کسی که دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش.
مرگ اگر مرد است، گو نزد من آی، تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ.
برخیز و مخور غم جهان گذران، بنشین و دمی به شادمانی گذران.
ما ز بالاییم و بالا میرویم، ما ز دریاییم و دریا میرویم.
از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم.
مرده بُدم، زنده شدم، گریه بُدم، خنده شدم، دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم.
بیا تا جهان را به بد نسپریم، به کوشش همه دست نیکی بریم.
من از عالم تو را جویم که تو جان جهانی، چو تو پنهان شدی از من، من از عالم برونم.
ای دوست قبولم کن و جانم بستان، مست و خراب بر در خانم بستان.
سوزناک ترین شعر سنگ قبر مادر
یاد ایامی که مادر داشتم تاجی زیبنده بر سر داشتم زندگی با او مرا افسانه بود روشنیبخش دلم در خانه بود
مادر، یاد آن شبها که ما را پروانه بودی به دور شمع میان ناامیدیها چراغ جاودان بودی برایت زندگانی، گرچه یکسر رنجی و سختی بود بنازم به همتت مادر که تا بودی صبور و مهربان بودی
مادر، به زیر خاک چه خوش ارمیدهای ای باغبان ز گلشن خود دل بریدهای مادر چه شد که به همه مهر مادری دست از من و تو ثمرانت کشیدهای
مادر، امروز جهان بیتو نبیند چشمم این منم بر سر خاک تو که خاک بر سرم
مادر، به خدا این دل ما کعبه درد است رخساره ما برگ خزان، دیده زرد است
مادر، گمان مبر ز خیال تو غافلم گر ماندهام خموش، خدا داند و دلم
مادر، به تو سوگند در این خانه خاموش افسانه شادی و خوشی گشته فراموش
مادر، فدای تربت پاک تو جان ما عاجز ز وصف چهره پاکت بیان ما
مادر، امروز جهان بیتو نبیند چشمم این منم بر سر خاک تو که خاک بر سرم
مادر، ای رفته در خوابی دراز یاسهای توی ایوان گشته باز گرچه گلهایت همه تنها شدند با شقایقهای آن دنیا بساز
مادر، این مرقد عشق و آرزوهاست این تربت پاک مادر ماست ای خاک تو حرمتش نگهدار این رنجکشیده مادر ماست