متن روضه حضرت رقیه از مهدی رسولی در شب سوم محرم
متن روضه حضرت رقیه حاج مهدی رسولی
حضرت رقیه (س)، دختر سهسالهی حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، یکی از مظلومترین چهرههای واقعهی کربلا و اسارت شام است که قلب هر شنوندهای را با روایت مصیبتهایش به درد میآورد. روضههای حضرت رقیه (س) در مراسمهای عزاداری، بهویژه در شب سوم محرم، از پراحساسترین و سوزناکترین لحظات هیئتهای مذهبی است. حاج مهدی رسولی، یکی از مداحان برجستهی اهل بیت (ع)، با صدای گرم و سبک خاص خود، روضههایی از این بانوی خردسال ارائه میدهد که عاشقان حسینی را در غم و اندوهی عمیق فرو میبرد.
ما نسل طاهاییم
ای نامسلمونا ما نسل طاهاییم
آل رسول الله، اولاد زهراییم
قرآن می خونم با قد کمون
یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ
گوشواره می خواستی برا دخترت
خب می گفتی هدیه میدادم به اون
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ
چرا گوشوارمو کشیدی بردی
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ
نزن ظالم اشکمو درآوردی
زدنم دور از چشمای عمو
و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا
جرم من چی بوده آخه بگو
و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا
«و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا»
خوش اومدی بابا، با اینکه پر دردم
من تا سحر امشب دور تو میگردم
چیزی نیست این چشم کبود و نبین
از ناقه افتادم به روی زمین
خیلی سختی دیدم ولی زیر لب
گفتم ان الله مع الصابرین
به «ادعونی استجب لکم» سوگند
نمونم حتی یه لحظه هم بیتو
شنیدی بالوالدین احسانا
بذار شونه کنم موهای خاکی تو
برا دخترت دیگه نمونده مو
و سیعلم الذین ظلموا
منو میکشه همین بغض گلو
و سیعلم الذین ظلموا
«و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا»
عمه خداحافظ زحمت بهت دادم
خیلی کتک خوردی هربار که افتادم
من میرم دیگه این شب آخره
بابام امشب همراش منو میبره
فالله خیرٌ حافظاً عمه جون
توو نماز شب ما رو یادت نره
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ یعنی
آهای مردم مگه گناه من چی بود؟
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ یعنی
چرا جسمم شده کبود و خون آلود؟
صورت کوچیک و دستای عدو
وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا
چطوری بشم با بابا روبرو
وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا
شبا که تو آغوش بابام بودم
شبا که تو آغوش بابام بودم
تو گوشم لالایی عفت میخوند
بابام جبرییل محبت بودو
برام آیه های نجابت میخوند
هنوزم صداش تو گوشم میپیچه
هنوزم دلم گرم اون زمزمه ست
که میگفت وقارت عزیز دلم
مثله صولت مادرم فاطمه ست
میگفت قیمت زن به حجب و حیاست
حیای یه زن بال پروازشه
اگر ارزش مرد به جنگیدنه
عفافه که واسه یه زن ارزشه
رقیه مثل عمه جون زینبش
فدایی راه ولایت میشه
رقیه بنت الحسین
کی میدونی یک زن میتونه
تو میدون با دنیا هم آورد باشه
توی مکتب عمه زینب دیدم
یه زن تا کجا میتونه مرد باشه
اگه حتی از آسمون سنگ بیاد
اگر رو زمین جوی خون جاری شه
محاله که مومن چه مرد و چه زن
سرش خم پیش ذلت و خاری شه
آهای دخترای شهید گوش کنید
شما که غم هاتون غم های منه
دیگه گریه کمتر کنید،باباتون
الآن همنشین بابای منه
رقیه بنت الحسین
تو دلا غوغایی شده
تو دلا غوغایی شده
اشکمون دریایی شده
شب سوم رسیده و
روضه مون زهرایی شده
نم نم اشک از آسمون، می باره تو مجلسمون
برا سه ساله روضه خون، روضه ی آذری بخون
ستاره سوسو میزنه
به کی داره رو میزنه
امشب داره خرابه رو
رقیه جارو میزنه
مهمون برام داره میاد، اون که میخوام داره میاد
عمه موهامو شونه کن، انگار بابام داره میاد
صبر ائله میهمان گلر
یورولان جسمه جان گلر
مستجاب الدعا قیزیم
سن دعا ات بابان گلر
ای مهربان بالا لای لای، شیرین زبان بالا لای لای
معلوم اولور گتمه لیلسن، ای خسته جان بالا لای لای
روقیه ناز لی صورتین گُیما دیوارَ
روقیه ناز لی صورتین گُیما دیوارَ
کیم الی چاتسا منی یولدا ویرار
گل گُلی یوردی خار
گل جانیمی قوتار
گَل منیده آپار
گُل بابا بهار بابا
جان بابا نگار بابا