متن نوحه برای فوت فرزند + روضه های جدید ۱۴۰۴
متن روضه برای فوت فرزند
ای دلهای شکسته، ای پدر و مادر داغدیده، چه بگویم که این غم، غم کمی نیست. از دست دادن فرزند، گویی پارهای از جان آدمی را از او میگیره. قلب شما امروز در آتش داغ فرزندتون میسوزه، فرزندی که نور دیدهتون بود، امید روزگار و شادی خونهتون. اما بیایید لحظهای به کربلا سفر کنیم، به اون دشت بلا که حسین (ع) جگرگوشههاش رو یکییکی به قربانگاه عشق فرستاد.
متن روضه اول
وقتی علیاکبر (ع)، اون جوان رعنای حسین (ع)، به میدان رفت، هر قدمش دل اباعبدالله رو میلرزوند. نقل شده که وقتی علیاکبر از پدر اجازه میدان خواست، حسین (ع) با چشمانی پر از اشک بهش نگاه کرد و فرمود: «برو پسرم، ولی بدان که دل پدرت با توست.» وقتی هم که جسم بیجانش رو به خیمهها آوردن، حسین (ع) بالای سرش نشست و ناله زد: «پسرم، نور چشمم، تو رفتی و دنیا رو برای من تیره کردی.» آخه کی میتونه داغ فرزند رو تحمل کنه؟ کی میتونه ببینه که گلش پرپر شده و باز صبور بمونه؟
یا بیایید به خیمههای کربلا بریم، جایی که رقیه (س)، اون دختر سهساله، با دل کوچکش دنبال باباش میگشت. نقل شده شبی از روی ناقه به زمین افتاد، اون هم در تاریکی شب، در بیابونی پر از غم. وقتی رقیه (س) با اون جسم نحیفش به خاک افتاد، زینب (س) دوید و اون رو در آغوش گرفت، ولی دلش از داغ این طفل معصوم میسوخت. حالا شما ای پدر و مادر، که فرزندتون رو از دست دادید، فکر کنید زینب (س) چه کشید وقتی رقیه (س) رو در خرابه شام از دست داد؟
فرزند شما، اون فرشته پاک، حالا در جوار رحمت الهی آروم گرفته. اگه پسرتون بود، مثل علیاکبر (ع) در بهشت خدا میدرخشه؛ اگه دخترتون بود، مثل رقیه (س) در آغوش فاطمه زهرا (س) آرامش داره. مرگ پایان نیست، آغازیست برای پرواز روح پاکشون به سوی خدا. میدونم این غم سنگینه، میدونم هیچ کلمهای نمیتونه آتیش دلتون رو خاموش کنه، ولی بیایید به خدا توکل کنید. همون خدایی که به حسین (ع) صبر داد، به شما هم صبر میده. همون خدایی که زینب (س) رو در غم رقیه (س) نگه داشت، شما رو هم نگه میداره.
بیایید دست به دعا برداریم: خدایا! به حق حسین (ع) و مصیبتهای کربلا، به این پدر و مادر داغدیده صبر عطا کن. روح این فرزند عزیز رو با اولیای خودت محشور کن و به بازماندگانش آرامش قلبی بده. خدایا! این دلهای شکسته رو با یاد خودت و اهل بیت (ع) تسکین بده.
متن روضه دوم
ای مادران داغدیده، ای پدرانی که جگرتون از غم فرزند سوخته، امروز دلتون پر از درده، میدونم. وقتی فرزند آدم از دست میره، انگار یه تیکه از وجودش کنده میشه. اما بیایید لحظهای به کربلا بریم، به اون لحظهای که حسین (ع) طفل ششماههاش، علیاصغر (ع) رو روی دست گرفت. اون بچهای که هنوز زبان باز نکرده بود، با لب تشنه و جسم نحیفش توی آغوش پدرش بود. حسین (ع) با دلی پر از غم، علیاصغر رو به سمت دشمن برد و فرمود: «اگر با من دشمنی دارید، این طفل چه گناهی داره؟ یه قطره آب بهش بدید!» ولی دشمن به جای آب، تیر سهشعبه به گلوی اون طفل معصوم زد.
مادر داغدیده! تو که فرزندت رو از دست دادی، فکر کن حسین (ع) چه کشید وقتی خون علیاصغر (ع) روی دستاش جاری شد. نقل شده که حسین (ع) با چشمای پر اشک، خون گلوی پسرش رو به آسمون پاشید و گفت: «خدایا! این قربانی رو از من بپذیر.» تو هم فرزندت رو به خدا سپردی، اون حالا در بهشت خدا، در کنار علیاصغر (ع) آروم گرفته. میدونم غمت سنگینه، ولی به خدا توکل کن. همون خدایی که به حسین (ع) صبر داد، به تو هم صبر میده. بیایید با هم دعا کنیم: خدایا! به حق علیاصغر (ع) و مظلومیتش، به این دلهای شکسته آرامش بده و روح این فرزند عزیز رو با شهدای کربلا محشور کن.
متن روضه سوم
ای دلهای پر از غصه، ای پدر و مادری که امروز جای فرزندتون خالیه، چه بگم که بتونه آتیش دلتون رو خاموش کنه؟ غم فرزند مثل خنجریه که تا عمق وجود آدم فرو میره. اما بیایید به کربلا نگاه کنیم، به زینب (س)، اون بانوی صبر و استقامت. زینب (س) که مادر بود، دو تا از جوونهاش، عون و محمد، رو به میدان فرستاد. وقتی جسم بیجانشون رو آوردن، زینب (س) با قلبی پر از درد، به برادرش حسین (ع) نگاه کرد و فقط اشک ریخت.
نقل شده که زینب (س) بالای سر فرزندانش نشست و گفت: «خدایا! این قربانی رو از ما بپذیر.» زینب (س) که مادر بود، داغ دو جوانش، عون و محمد، رو دید، اما صبر کرد. نه اینکه دلش درد نکشید، نه! قلبش از غم پارهپاره بود، ولی به خدا توکل کرد و به برادرش حسین (ع) تکیه داد. حالا شما، ای پدر و مادر داغدیده، که فرزندتون رو از دست دادید، به زینب (س) نگاه کنید. اون بانوی صبور چه کرد؟ اشک ریخت، اما سرش رو بالا گرفت و به خدا پناه برد.
فرزند شما، اون عزیزی که حالا تو این دنیا نیست، مثل عون و محمد، در بهشت خدا جای داره. اگه پسرتون بود، کنار شهدای کربلا میدرخشه؛ اگه دخترتون بود، در آغوش زینب (س) آرامش داره. میدونم هیچ کلمهای نمیتونه جای خالی فرزندتون رو پر کنه، ولی بیایید دست به دعا برداریم: خدایا! به حق زینب (س) و صبرش در کربلا، به این دلهای شکسته صبر بده. روح این فرزند عزیز رو با اولیای خودت محشور کن و به بازماندگانش آرامش عطا کن. ای خدا! این غم بزرگ رو با یاد اهل بیت (ع) برای این خانواده سبک کن.
متن روضه چهارم
ای جمع عزادار، ای پدری که شونههات از غم فرزند خم شده، ای مادری که چشمهات از اشک خشک شده، امروز دلتون پر از درده، میدونم. از دست دادن فرزند، مثل اینه که خورشید از آسمون زندگی آدم غروب کنه. اما بیایید لحظهای به مدینه بریم، به اون خونه سادهای که فاطمه زهرا (س) توش زندگی میکرد. نقل شده که زهرا (س)، وقتی خبر شهادت فرزندش، محسن (ع)، رو شنید، جسمش از غم لرزید. اون فرزندی که هنوز به دنیا نیومده بود، ولی زهرا (س) مادر بود و داغش رو با همه وجودش حس کرد. وقتی در خونه رو به رویش بستن، فاطمه (س) محسنش رو از دست داد و با قلبی پر از درد، به خدا پناه برد.
شما هم که امروز فرزندتون رو از دست دادید، به فاطمه زهرا (س) نگاه کنید. اون بانوی بزرگ، با همه غمش، به خدا توکل کرد و صبرش شد الگو برای همه ما. فرزند شما، حالا در بهشت، در جوار فاطمه (س) آروم گرفته. اگه پسرتون بود، مثل محسن (ع) در سایه رحمت خداست؛ اگه دخترتون بود، مثل زینب (س) در کنار مادرش زهرا (س) آرامش داره. غمتون رو به خدا بسپارید، همون خدایی که به زهرا (س) صبر داد، به شما هم صبر میده. بیایید دعا کنیم: خدایا! به حق فاطمه زهرا (س) و داغ فرزندش، به این خانواده داغدیده صبر و آرامش بده. روح این فرزند عزیز رو با محسن (ع) محشور کن و دل این پدر و مادر رو با یاد خودت تسکین بده.
متن روضه پنجم
ای دلهای شکسته، ای پدر و مادری که امروز جای فرزندتون تو خونه خالیه، چه بگم که بتونه دلتون رو آروم کنه؟ غم فرزند، غمیه که هیچ زبانی نمیتونه توصیفش کنه. اما بیایید لحظهای به داستان ابراهیم (ع) فکر کنیم، اون پیامبری که خدا بهش امر کرد تا فرزندش اسماعیل (ع) رو قربانی کنه. ابراهیم (ع)، با دلی پر از عشق به خدا و محبت به فرزندش، اسماعیل رو به قربانگاه برد. نقل شده که وقتی کارد رو روی گلوی اسماعیل گذاشت، اشک از چشمای ابراهیم (ع) جاری بود، ولی چون خدا امر کرده بود، آماده بود تا عزیزترینش رو فدا کنه. اما خدا، به خاطر صبر و ایمان ابراهیم (ع)، اسماعیل رو بهش برگردوند و قربانی دیگهای فرستاد.
حالا شما، ای پدر و مادر داغدیده، فرزندتون رو به خدا سپردید. اون عزیز شما، حالا قربانی راه خداست، در بهشت خدا جای داره. اگه پسرتون بود، مثل اسماعیل (ع) در سایه رحمت خداست؛ اگه دخترتون بود، در جوار فاطمه (س) آرامش داره. میدونم این داغ سنگینه، ولی به صبر ابراهیم (ع) فکر کنید. خدا که ابراهیم (ع) رو در اون امتحان بزرگ تنها نذاشت، شما رو هم تنها نمیذاره. بیایید دست به دعا برداریم: خدایا! به حق ابراهیم (ع) و صبرش، به این خانواده داغدیده صبر عطا کن. روح این فرزند عزیز رو در بهشت برینت جای بده و دل این پدر و مادر رو با یاد خودت آروم کن.
اگر به دنبال متن نوحه برای نوجوانان سه ضرب هستید، کلیک کنید.